شازده ما آرتین جانشازده ما آرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
عشقولانه من وباباییعشقولانه من وبابایی، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

❀ღشازده خونه ما...(آرتین)❀ღ

دندونی

مهمونی

سلام به دردونه خونه آرتین جان پسرم دیروز جمعه بود و خونه خانوم جون(مادر بزرگ مامان) برای افطاری رفته بودیم حیاطشون خیلی با صفاست من از بچگی عاشق اونجام، بچه که بودم وقتی میرفتیم اونجا یه چند روزی میموندم شما هم که عاشق گل و درخت اینا هستین داشتی کیف میکردی به خاطر همین یه چند تا عکس گرفتیم تا یادگاری بمونه اونایی که مجاز بودن اینجا برات گذاشتم قربون اون خنده هات برم   اینم عکس دندونای آرتین اینا هم عکس چند تا گل و درخت که از باغچه خونه خانوم جون انداختیم ...
29 تير 1392

حلول ماه مبارک رمضان

کوله بارت بربند       شاید این چند سحر فرصت آخر باشد    که به مقصد برسیم  بشناسیم خدا  و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم    می شود آسان رفت    می شود کاری کرد که رضا باشد او   ای سبکبال    در این راه شگرف   در دعای سحرت    در مناجات خدایی شدنت    هرگز از یاد مبر    من جا مانده بسی محتاجم                  رمضان مبارک   ...
19 تير 1392

روروئک

سلام به ناز پسرم آرتین جان من و بابایی امروز روروئک شما رو از بالای کمد آوردیم تا ببینیم میتونی توش بشینی یا نه اولش یه خورده تعجب کردی ولی بعدش داشتی حال میکردی دکمه هاشو تند تند میزدی وقتی آهنگ میزد توهم ذوق زده میشدی ولی خوب فعلا بلد نیستی پا بزنی و بری جلو،اما خیلی خوشت اومده قربونت برم ...
19 تير 1392

لالایی

لالا گل لاله که گل دارم به گهواره لالا گل مینا گل زرد و سرخ و زیبا لالا گل صد پر بخواب ای نازنین دلبر لالا گل یاسم درخت سیب و گیلاسم لالا گل سنبل جهان شد پر گلو بلبل لالا گل نسرین همه رفتین در و بستین لالا گل گلشن که شمع تاریک و روز روشن لالا گل سوسن سرت خم کن لبت بوسم لالا گل الو درخت سیب و زردالو لالا گل عناب شدم از گریه هات بی تاب لالا گل خیری چرا اروم نمیگیری لالا گل زیره چرا خوابت نمی گیره لالا گل بادوم بخواب اروم بخواب اروم لالا گل نرگس بلا بر تو نیاد هرگز لالا گل بادوم بخواب اروم بخواب اروم اینم چند تا عکس از خواب ناز آرنین ...
18 تير 1392

کنترل ماه هفتم

آرتین گلم، امروز بردیمت دکتر برای کنترل ماهانه خدا رو شکر مثل دفعه های پیش مشکلی وجود نداشت  قد و وزنت هم خوب بود ولی خوب چون الان چند روزه که غذا نمی خوری منم پیش دکتر ازت شکایت کردم آقای دکترم گفت نگران نباشم اگه میل داشته باشه میخوره. آخه هوا هم که گرمه، میدونم غذا تو این فصل اصلا به ما بزرگترها نمی چسبه چه برسه به شما نی نی کوچولو ها. قربون پسرم برم که همیشه و هر جا سربلندمون کردی ...
17 تير 1392

گردش روز جمعه 14 تیر

سلام آرتین جیگر عزیزم دیروز جمعه بود طبق معمول هر جمعه ساعت 10 از خواب بیدار شدیم و صبحونه خوردیم قرار شد که بریم بیرون برای خونه یه خورده خرید کنیم به همین خاطر آماده شدیم و رفتیم فروشگاه چقدر هم شلوغ بود ما فکر میکردیم که صبح خلوت تره ولی بر عکس شد خریدمونو کردیم بعدش قرار شد بابا ما رو واسه نهار مهمون کنه واسه همین یه چرخی تو بیرون زدیمو رفتیم جاده باسمنج رستوان دوست بابا.شما تو ماشین خوابیده بودی پیاده شدیم و رفتیم داخل،رستوران وسط یه باغ بود و میز ها رو به صورت آلاچیق درست کرده بودن تو یکی از آلاچیقها نشستیم و غذا رو سفارش دادیم شما همچنان خواب بودی طبق معمول وقتی که غذا رو آوردن با بوی غذا از خواب بیدار شدی و وقتی که...
15 تير 1392

هفت ماهگی آرتین خان

  ماهگی گل پسرم مبارک عزیز دلم امروز هفت ماهه شدی انگار همین دیروز بود که فهمیدم قرار مامان بشم داشتم از خوشحالی ذوق میکردم عمر آدم چقدر زود میگذره و اما کارهایی که شما انجام میدین:فعلا به کمک بالش میشینی،وقتی که بر میگردی یه خورده میری جلو و وقتی یه چیزی رو که از زمین برداشتی از دستت میگیریم سریع عصبانی میشی نمیدونم اینو از کجا یاد گرفتی و اما در مورد غذا خوردنت،الان چند روزه که فقط فرنی یا حربره بادوم نمیخوری سوپ و حلیم گوشت هم به برنامه غذاییت اضافه شده البته از این ماه قراره عدس یا ماش و تخم مرغ هم بهت بدیم   اینم چند تا عکس از هفت ماهگی آرتین به اضافه شیطونیاش به به نشستن روی مبل چه حالی داره ...
12 تير 1392

دیدار با نی نی کوچولو

آرتین عزیزم دیروز رفته بودیم خونه خاله الهه تا نی نی شو ببینیم نی نی خاله الهه اسمش سروین و دو ماهشه، آخ که چقدر نازه .این اولین بار بود که با یه نی نی کوچکتر از خودت ملاقات میکردی خدا رو شکر اصلا اذیت نکردی و پسر خوبی بودی اینم عکس آرتین و سروین کوچولو     ...
9 تير 1392